چکیده:
در این مقاله، با مروری بر سیاستهای سنتی صنعتی و سیاستهای فناوری و نوآوری، لزوم بازنگری در سیاستهای صنعتی، با تغییر شرایط اقتصادی مورد توجه قرار گرفته است. تقویت کارآفرینی، تحریک خوشههای صنعتی و حرکت به سمت دانشگاههای نسل سوم که تجاریسازی دانش فنی و همکاری با کارآفرینان را به نقشهایی مانند توسعه علمی و آموزش و پرورش افزودهاند، به عنوان راههای موثر برای دستیابی به رشد اقتصادی بالاتر مورد تاکید قرار گرفتهاند. با این حال، وجود زنجیرهای از عناصر زیرساختهای دانش، به طور خودکار منجر به افزایش فعالیت اقتصادی نمیشود و نیازمند بکارگیری سیاستهای نوآوری است که بر چند پایه استوار میباشند:
-تحریک کارآفرینی با کاهش مقررات دست و پاگیر و هزینهها برای راهاندازی یک بنگاه با ایجاد شتابدهندهها؛
-نزدیکتر ساختن موسسات تحقیقات بنیادی و کاربردی به بازار؛
-توسعه خوشههای فعالیتهای اقتصادی؛
-دنبالهروی و حمایت از کارآفرینان به جای در اختیار داشتن برنامههای مختلف در سطح دولت؛
-استفاده از دانشگاهها به عنوان یک عنصر ضروری در تشویق اقتصاد دانش بنیان.
در عین حال، مدل جدیدی از سیستم نوآوری ملی طراحی شده است که بر اساس آن، کارآفرینی، فناوری، بازار، واسطهها، تامین مالی و خدمات، شش عنصری هستند که برای نوآوری بنگاههای موجود و نیز استارتآپها دارای اهمیت میباشند و در کنار آنها، دانشگاههای نسل سوم و حمایتهای دولتی نقش مکمل را ایفاء میکنند.
در قسمتهای مختلف مقاله همچنین با بررسی تجارب کشورها در بکارگیری سیاستهای صنعتی، فناوری و نوآوری، به ارائه برخی درسها پرداخته شده و با تجزیه و تحلیل روندهای کنونی و به منظور طراحی سیاستهای نوآوری، دوازده توصیه ارائه گردیده است.
نویسنده:J. G. Wissema and Julia G. Djarova/ مترجم: زینب کسرائیناشر:دفتر تحقیقات و سیاستهای بخشهای تولیدیناشر اصلی:معاونت امور اقتصادیمترجم:زینب کسرائی